یه جور میگی، انگار اینجور نیست... انگار دست نمیکشه سرِ بنده هاش، انگار دل ش نمیگیره از گریهی بی پناهی و غصه بنده هاش... بیشتر از اینکه فکرش رو کنی دلش میگیره، از اینکه فراموش ش میکنیم و یادمون میره پناهِ اونی که پناهی نداره، خودِشه. که اگه اون پناه کسی شد، کافیه... که کفایت کند هرکس از او کفایت خواهد (كافِيَ مَنِ اسْتَكْفاه) و جانشینِ همه نداشته هایمان است... هست و حواسش هست، اما مایِ بنده هاش انقدر تو چیزهای دیگه دنبالِ پر کردنِ تنهایی هامون میگردیم، تمیفهمیم که خودش همه تنهایی مون رو میتونه پر کنه... نمیتونیم حس کنیم لطف و دستِ نوازش ش رو... کاش کمک کنه اینها رو بفهمیم...
عنوان زدی: اعمال ماه رمضان، ویژهی میزبان و اون میدونه و عمل میکنه، اما ما... . این بندِ جوشن کبیر رو خیلی دوست دارم، تو رمضان هم خونده میشه دیگه، بخون ببین ربط ش رو به یادداشتت و اینکه چرا به ذهنم رسید:
يا عِمَادَ مَنْ لا عِمَادَ لَه يا سَنَدَ مَنْ لا سَنَدَ لَه يا ذُخْرَ مَنْ لا ذُخْرَ لَه يا حِرْزَ مَنْ لا حِرْزَ لَه يا غِيَاثَ مَنْ لا غِيَاثَ لَه يا فَخْرَ مَنْ لا فَخْرَ لَه يا عِزَّ مَنْ لا عِزَّ لَه يا مُعِينَ مَنْ لا مُعِينَ لَه يا أَنِيسَ مَنْ لا أَنِيسَ لَه يا أَمَانَ مَنْ لا أَمَانَ لَهُ
واقعیتش هم همینه که به خدا دلش میگیره از اینکه بنده ش گریه بی پناهی سر بده. که بنده ش بی پناه نیست و اونو داره و بازهم نمیفهمه و گریه بی پناهی سر میده به خدا که همیشه داره دست میکشه رو سر بنده هاش. و غصه میخوره از اینکه اونا گرمای دستشو نمیخوان حس کنن و هی دستشو پس میزنن
به جان دوست که غم پرده بر ندرد گر اعتماد به الطاف کارساز کنید
۴ نظر:
یه جور میگی، انگار اینجور نیست...
انگار دست نمیکشه سرِ بنده هاش، انگار دل ش نمیگیره از گریهی بی پناهی و غصه بنده هاش...
بیشتر از اینکه فکرش رو کنی دلش میگیره، از اینکه فراموش ش میکنیم و یادمون میره پناهِ اونی که پناهی نداره، خودِشه. که اگه اون پناه کسی شد، کافیه... که کفایت کند هرکس از او کفایت خواهد (كافِيَ مَنِ اسْتَكْفاه) و جانشینِ همه نداشته هایمان است...
هست و حواسش هست، اما مایِ بنده هاش انقدر تو چیزهای دیگه دنبالِ پر کردنِ تنهایی هامون میگردیم، تمیفهمیم که خودش همه تنهایی مون رو میتونه پر کنه... نمیتونیم حس کنیم لطف و دستِ نوازش ش رو...
کاش کمک کنه اینها رو بفهمیم...
عنوان زدی:
اعمال ماه رمضان، ویژهی میزبان
و اون میدونه و عمل میکنه، اما ما...
.
این بندِ جوشن کبیر رو خیلی دوست دارم، تو رمضان هم خونده میشه دیگه، بخون ببین ربط ش رو به یادداشتت و اینکه چرا به ذهنم رسید:
يا عِمَادَ مَنْ لا عِمَادَ لَه
يا سَنَدَ مَنْ لا سَنَدَ لَه
يا ذُخْرَ مَنْ لا ذُخْرَ لَه
يا حِرْزَ مَنْ لا حِرْزَ لَه
يا غِيَاثَ مَنْ لا غِيَاثَ لَه
يا فَخْرَ مَنْ لا فَخْرَ لَه
يا عِزَّ مَنْ لا عِزَّ لَه
يا مُعِينَ مَنْ لا مُعِينَ لَه
يا أَنِيسَ مَنْ لا أَنِيسَ لَه
يا أَمَانَ مَنْ لا أَمَانَ لَهُ
واقعیتش هم همینه
که به خدا دلش میگیره از اینکه بنده ش گریه بی پناهی سر بده.
که بنده ش بی پناه نیست و اونو داره و بازهم نمیفهمه و گریه بی پناهی سر میده
به خدا که همیشه داره دست میکشه رو سر بنده هاش. و غصه میخوره از اینکه اونا گرمای دستشو نمیخوان حس کنن و هی دستشو پس میزنن
به جان دوست که غم پرده بر ندرد
گر اعتماد به الطاف کارساز کنید
این نوشته خیلی به دلم نشست
ارسال یک نظر