شنیدهام در جایی از دنیا، مردمان خیلی قدیمها چند هرم خیلی بزرگ ساختهاند که سنگهای عظیمش را از آن سوی دریا حمل کردهبودهاند!
شنیدهام در جایی از دنیا، مردمانی هستند که روی ذغال گداخته قدم میگذارند و بی آن که بسوزند!
شنیدهام در جایی از دنیا، مردمانی به ماه سفر کردهاند!
شنیدهام...
همه را باور میکنم...
بگو این را چگونه باور کنم که:
شنیدهام در جایی از دنیا،کوچهای هست که
تو
هر روز
از آن عبور میکنی...
۲ نظر:
آقا نمی دونم کی هستی و فقط داشتم از اینجا رد می شدم...
می خوام بگم..
شنیده ام در جایی از دنیا،
کوچه ای هست که
تو
هر روز
دست کسی را در آن می گیری
و قدم می زنی...
خیلی قشنگ بود ولی
یک " با" بعد از بگو اضافه گذاشتی درستش کن حیفه
ارسال یک نظر