لایک کردن پیج "خری در میقات" در فیسبوک

لایک کردن پیج خری در میقات در فیسبوک

۱۳۸۹ آبان ۶, پنجشنبه

من و این باران‌های دانه درشت، چه کنیم؛ بی تو؟

باران که ببارد
اگر باشی، هر کداممان زیر چتر خود کنار هم قدم می‌زنیم؛
اگر دوستم باشی، هر دو زیر یک چتر در کنار هم قدم می‌زنیم؛
اگر دوست‌ترینم باشی، هر دو زیر باران، بی چتر، در کنار هم...
خیالت هم کلام از لب آدم می‌چیند...


پ.ن: دوستی دارم که دوست دارد دختری داشته باشد، به اسم "باران"، دنیایی ساخته با "باران"ش، مخاطب خاص این نوشته‌ها "باران" است، باران.

۴ نظر:

کربلایی حسن رحیم آبادی اصل ازغد گفت...

چتر را بر سر او می گرفتم غافل از اینکه

او خودش باران است

..........

اگر معشوقم باشی ، باران باشد یا نباشد ، با " باران " پیش گامهایت را خواهم شست

کربلایی حسن رحیم آبادی اصل ازغد گفت...

چتر را بر سر او می گرفتم غافل از اینکه

او خودش باران است

..........

اگر معشوقم باشی ، باران باشد یا نباشد ، با " باران " پیش گامهایت را خواهم شست

کربلایی حسن رحیم آبادی اصل ازغد گفت...

چتر را بر سر او می گرفتم غافل از اینکه

او خودش باران است

..........

اگر معشوقم باشی ، باران باشد یا نباشد ، با " باران " پیش گامهایت را خواهم شست

ناشناس گفت...

بسیار زیبا بود. از اون نوشته هایی که آدم دلش می خواد میزو گاز بزنه ;)